
سخنی با والدین بچه های امروز
حضرت علی علیه السلام میفرمایند:فرزندانتان را طبق زمانه تربیت کنید،بچه ی زمانه.
یکی از واقعیت های تلخ زندگی امروزی ما این است که والدین عزیز گمان میکنند بچه ها همان بچه های قدیم اند وفکر میکنند زمان ما چه وضعیتی بود والان خودشان را با بچه های امروز تطبیق میدهند.درصورتیکه نسل امروز کاملا” متفاوت است،یک انقلابی جهانی روی داده است.نسل های قدیم چندان تفاوتی با یکدیگر نداشتند و این تغییرات یک شیب ملایمی داشت که خودش را نشان نمیداد اما نسلی که در 10 یا 15 سال اخیربه دنیا آمده اند ،پا به عرصه ی جهانی گذاشته اند . روحیاتشان وویژگی هایشان و رفتار و خلق و خویشان صددرصد حتی بیشتر با زمان ما متفاوت است.روز به روز مشکلات در خانواده ها بیشتر میشود و عدم درکی که بین این دو نسل است روز به روز خودش را بیشتر نشان میدهد.قبلا” مانند یک چاله ای کوچک بود اما الان شده است دره ای بسیار عمیق.اکثر خانواده ها اختلاف دارند . بیشتر روانشناسانمان یا غربی اند و یا روانشناسی غربی را اسلامی کرده اند؛ درصورتیکه باید این آموزه ها را علاوه بر اسلام برسبک زندگی ما ایرانیان نیز تطبیق میدادند زیرا سبک زندگی ما ایرانیان بسیار متفاوت است.می بینیدکه کل معیارهایی که برهمه دنیا حاکم است در ایران بالعکس جواب میدهد.نمی شود رفتار ایرانی ها را پیش بینی کرد چرا؟چون واقعا”رفتار بسیار پیچیده ای داریم .الان ممکن است این دره رابشود آرام آرام پوشاندولی اگر خدایی ناکرده دقت نکنیم و غفلت کنیم ووضع از این وخیم تر شوددچار مشکلات اساسی خواهیم شد .افراط و تفریط در تربیت کودک خودش راعجیب دارد نشان میدهد.بچه های امروزی از نظر درک و فهم و شعور بسیار بالایند مثلا” بچه ی 8 ساله به قدر بچه ی 15 یا 20 ساله ی زمان ما درک و شعور دارد ولی بدلیل تربیت غلط ما، لوس و وابسته شده اند.در زمان ما بچه های 15 یا 20 ساله توانایی تشکیل زندگی را داشتند و میتوانستد زندگی را اداره کنند ولی الان بعضا”حتی تا 30 یا 40 سالگی قدرتش را ندارند که زندگی را اداره کنند و هنوز وابسته اند.مثلا” چرا در دنیا باتوجه به پیشرفت علم و ارتباطات این همه ازدواج ها موجب طلاق میشود؟!درحالیکه ازدواج های قدیم بر اساس سنت صورت می گرفته و حتی خیلی ها یکدیگر را نمیشناختند ولی ازدواج ها پایدار بود.چون ما خودمان را گم کرده ایم و مسیر را بلد نیستیم.فرهنگ سازان ما زحمت نمی کشند که اینها را بگویند.در سخنرانی ها و پای منبرها و..میگوییم حسادت بد است یا اینکه خسیس بودن زشت است،بی احترامی بد است و…اما ما نمی آییم راهکار ارائه دهیم که اگر فردی حسود است چگونه خود را درمان کند.میگوییم انس با قرآن بسیار خوب است اما برایش راهکار نمی دهیم.از تمامی مسیرهایی که برایمان تدارک دیده اند دور افتاده ایم.
مثالی دیگربرایتان بزنم ، اینکه ما به صداو سیمایمان افتخار می کنیم که بسیار پاک است؛ چون چادری هستند وصحنه دار نیست و…ولی عزیزانم این را شمابا شبکه های مبتذل خارجی مقایسه کنیدآنها زیرنویس دارندرده بندی سنی دارد بالای18 سال، بالای 12سال محدوده سنی دارد ولواینکه در عمل رعایت نکنند ولی ما به گمان اینکه صدا و سیمای ماخوب و ایمن است و هیچگونه مشکلی نداردوسالم است؛ پدر ومادر در کناردختر و پسرخیلی عذر خواهی می کنم اینطور صحبت می کنم با هم می نشینندو یک سریال معمولی مثل پریا ،دلنوازان رادارند نگاه می کنند یک سریال کاملا”ساده از نظرخانواده، اما میدانید چه اتفاقی دارد می افتد؟ آن صحنه های عاشقانه که نشان میدهد چه تخیلاتی را در ذهن این دختر و پسری که در خانه هستند و دارند این سریال را تماشا میکنند شکل میدهد؟چه کسی پاسخگوی این هاست؟غرب صحنه را نشان میدهد و راهش را نیز آزاد گذاشته! اما مااز این سمت دچار مشکل هستیم.
مثالی دیگر اینکه اینقدر میگویند مشکل فساد جامعه بدلیل ازدواج نکردن جوانهااست و نیز مشکل ازدواج نکردن جوانها بخاطر پول است.وام ازدواج و…بروید خانواده های پولدار را ببینید که چقدر مشکل طلاق و طلاق عاطفی دارند؟ما داریم مسیر را اشتباه میرویم.بله مشکلات اقتصادی است مگر کسی می تواند منکر مشکلات اقتصادی شود! ولی راه درمانش این نیست!هرچقدر که ماپول تزریق کنیم چون توقعات دارد بالا میرود، کار را خراب میکنیم.ولی کسی نیست که دم بزند .تمام فرهنگ سازان ما میروند جاهای مختلف سخنرانی و می گویند: ای دولت ،ای … به داد جوانان برسید و به آنها پول بدهید که بروند ازدواج کنند و گناه نکنند..اما این پول زمانی جواب میدهد که فرهنگمان درست شده باشد و جوانان مابزرگ شده باشند. با شخصیت داشته باشند ، خوب تربیت شده باشند ، مدیر و مدبرباشند نه با این وضعیتی کا الان است چشم و هم چشمی های زیاد وتجملات زیاد و.و…شماهم از این طرف پول تزریق کنید. هیچ فایده ای نخواهد داشت!وام ازدواج دویست میلیونی بدهید !باز هم همان آش همان کاسه است! اگراصلاح شد بفرمایید.توسعه باید متوازن باشد، تربیت باید متوازن باشند مادر تمام زمینه ها باید درست عمل کنیم.خدمتتان چند نکته را عرض میکنم: چند رفتار را مثال میزنم ویکی یکی راهکارش را نیز خدمتتان عرض می کنم.
درمورد غذا دادن به بچه ها ، حمام کردن آنها ،روانشناسی غربی میگوید:حمام را تزئین کنید و گل منگلی کنید و استخر بگذارید و…تا بچه ها در آنجا راحت و خوشحال باشندخانواده های ماهم اینهارا خیلی دوست دارند ویا برای غذا خوردن میگویند خب علی آقا، زهرا خانم دهنت را باز کن الان هواپیما سقوط میکندآخ آمدتوی دهانت. باروانشناسی غربی کاری کرده ایم که بچه برای غذا خوردن که نیاز طبیعی اواست وباید دادبزند،گریه کندکه بخواهد غذابخورد ،ولی سرمامنت می گذارد ،داریم به او باج می دهیم. حمام رفتن نیاز طبیعی اواست ،خودش باید برود،امامابخاطرتربیت غلط کاری کرده ایم که سر ما منت میگذارد و در تمامی کارهایمان دقیقا” همین را انجام میدهیم.تکالیف مدرسه ، آماده شدن او برای امتحان اینها وظیفه اش است. ما چه کارمی کنیم ؟ کاری می کنیم که بخاطر مشق نوشتن از ماباج می گیرد. اگر من امتحانم را این شدم فلان وبیسار واگر تکالیفم راسروقت نوشتم این کارراباید انجام بدهید. ماهم سریعا” قبول می کنیم نتوانستیم به او بقبولانیم که این وظیفه اش است و اگر نتوانی جواب بدهی ،اگر تکالیفت راننویسی فردا در کلاس مواخذه میشوی.نمیگویم یکدفعه از روزاول رهایش کنیم بگوییم بچه بزرگ است نه! آرام آرام با شیب ملایم یک مدت همراهیش کنیم ولی به دید استقلال ،نگوییم این بچه است.
بچه 4ساله دارید ،5ساله دارید،6ساله داریدوقتی از شما چیزی می خواهد با منطقی که می فهمد،بگویید که وضعیت مالی شما اینطوری است الان می توانید بخریدیا نخرید.بچه را از روز اول مدیر و مدبربار بیاورید .
چرا اینقدر در خانه ها ، بچه کوچک که متولد میشود فرزند بزرگ جبهه میگیرد؟چرا؟چون به جای اینکه این بچه راداخل در مدیریت خانه کنیم مثلا”دختر بزرگ داریم 8سال-9سالش است، یک بچه دیگرهم به دنیا آمد .زهرا خانم این علی که به دنیا آمده، شما مامان کوچک او هستی باید از او مراقبت کنی و وظیفه ات فلان است بیسار است اینگونه دیگر همه چی تمام است هیچ حسادتی بوجود نمی آید.این همه دعواهای بین خواهر و برادری را ما داریم ایجاد میکنیم و زمینه اش را ایجاد میکنیم و اینهمه دچار مشکل میشویم.
از همان روز اول بیرون که میرویم تا چیزی را میخواهد و نمی گیریم داد میزند و گریه میکند.شده اند بهانه گیر و باجگیر که حتی برای آب خوردنش داد میزند و گریه میکند.باید مرز داشته باشید در منزل و اگر با منطق سخن گفت خواسته اش را بپذیرید ولی اگر زور گفت و قلدر بازی درآورد نپذیرید. حرفش را ولو در حد آب خوردن باشد.تا این حدبچه باید یاد بگیرد روی پای خود بایستد.
حتی برای خرید کردن در بین خانواده ها کلی دعواست.الان داریم به عید نوروز نزدیک میشویم دعواها نیز آغاز می شود که من این و آن را میخواهم و کلی بحث های اینگونه.باید خیلی ریز به ریز را دقت کنیم ،رعایت کنیم .داریم نسلی را تربیت می کنیم که حتی در اداره ی خانه ی خودشان خواهند ماند.روز به روز آمار طلاق دارد بیشتر میشود.
خانواده های مذهبی از یک جهت دیگر مثالی درمورد خانواده های مذهبی میزنم:الان در قم و بعضی شهرها رسم شده است که نمیگذارند فرزندانشان مدرسه برونددلیلتان چیست ؟ میگویند دلیلمان این است که مدارس مشکل اخلاقی دارندو..من سؤالم این است؟.مگر میشود بچه ها راپاستوریزه بار آورد؟تا کی میخواهید آنان را از محیط دور نگاه دارید؟مگر میشود؟آخرش به همین جامعه می آیند.مهم این است که ما پادزهرش را بزنیم تا آماده باشد هنگامیکه بیرون آمد دچار مشکل نشود و از همان ابتدا با آنها بزرگ شود ولی ما فرزندانمان را در محیط های خاص بزرگ می کنیم و می گوییم ای وای فساد جامعه را گرفته است و…ما نهایتا” تا 10 یا 15 سالگی مراقب هستیم ، بعد از آن که به آغوش اجتماع رفت و فهمید چه خبر است زوداز راه بدر می شود! میخواهیم بچه هایمان رانمازخوان کنیم یا چادری بار بیاوریم همه اینها بحث مفصلی است برای اینکه نمی خواهم طول بکشدمجبورم فقط گذرااشاره می کنم .
می خواهیم بچه هایمان نماز خوان بار بیایندچکار باید بکنیم ؟ باید الگوی عملی آنان باشیم.می خواهیم فرزندمان حافظ شوند باید الگوی عملی شویم . پدر و مادر سالی یکبار قرآن را باز نمی کنندولی می خواهند فرزندشان حافظ کل بار بیاید ،مگر میشود؟! ما خودمان الگوی عملی هستیم و فرزندانمان دارند فیلم برداری می کنند..خیلی باید مراقب رفتارمان باشیم خدایی ناکرده صحنه هایی در ذهن بچه هاشکل بگیرد نمی شود آنها رابراحتی پاک کرد!بزور نمی شود کسی را نماز خوان کرد از همان کودکی ریا را یاد میگیرد.وقتی سر نماز خواندنش بر شما منت گذاشت ،دیگر تمام شد. بدون وضو جلوی شما نماز میخواند چون شما خوشحال می شوید.بعضی والدین که به ما مراجعه میکنند به آنها میگوییم فرزندتان دارای این مشکل است مثلا مشکل دروغ گویی میگوید نه حاج اقا اینچنین نیست و…بچه ها دارند دوشخصیتی و ظاهرساز بار می آیند می بینند که پدر و مادرشان چه چیزی را دوست دارند در منزل خود را درآن قالب نشان میدهند درصورتیکه در بین دوستانشان رفتار دیگری دارند.اینها از آن محیطی که ما ایجاد کردیم .بعضی ها با زور ، بعضی ها با روشنفکری یا محیط را به گونه ای در می آورند که خودش خجالت بکشد.ولی چون در اینجا خودواقعی اش را نشان نمیدهد در کوچه و بازار و بین دوستانش خود واقعی اش را نشان میدهد و کارهایی را انجام میدهد یا الفاظی را بکار میبردکه به هیچ عنوان نمیتوان رویش حساب کرد. میخواهیم بچه ما نماز خوان باشد، زیبایی نماز را به او نشان دهیم! وقتی که خودمان بلند می شویم و به نماز می ایستیم وخانم ما اقتدا می کند به ما یا دونفره نماز می خوانیم او یاد میگیرد. ولی وقتی حتی سالی یکبار نماز جماعت و سخنرانی مذهبی و محفل قرآنی نمیرویم چه انتظاری داریم؟
هرچند در آن محافل و اینها هم حرف است مامیرویم یک ساعت ،دوساعت دعای کمیل ولی دریغ ازاینکه یک جمله اش رابفهمیم.لایمکن الفرار من حکومتک! اون عزیزانی که دعای کمیل برگزار می کنند هر از گاهی باید اینها رابگویند کسی که لایمکن الفرار من حکومتک خدایا از حکومت تو نمیتوانم فرار کنم را بفهمد گویی کل دین را فهمیده است.چه اشکالی دارد در سخنرانی های مذهبی 40دقیقه را صحبت می کنند چه اشکالی دارد 10 دقیقه را برای بچه ها سخن بگویند، 10 دقیقه برای جوانان ، 10 دقیقه برای افراد مسن درصورتیکه اکثر مراسمات ما شده ویژه بزرگسالان.
خانمها که سفره حضرت رقیه سلام الله علیها و حضرت ابوالفضل علیه السلام وختم انعام و..می اندازند ولی بچه ها را بیرون می کنند.بیایید به بچه ها شخصیت بدهیم، بگوییم بچه ها،زهرا خرما دادن برعهده ی توست آن یکی رامسئول آب کنیم وآن یکیرا مسئول یک کار دیگر … .بگذاریم در پیش ما بزرگ شوند. بعضی از متدین ها و نمازخوان هایمان در مسجد وقتی که بچه ای گریه می کند داد و بیداد می کنند که ما نمازمان باطل شد و..آن کودک اگر در آنجا بزرگ نشود پس در کجا باید بزرگ شود؟کجا باید برود؟یکی از اساتیدمان می گفتند:برای تبلیغ به یکی از شهرها رفتیم دیدم در حیاط مسجدش درختان انجیر با انجیرهای رسیده دارد.گفتم خوب است دیگر در این چند روز حسابی خوش می گذرد.داخل مسجد شدم و دیدم بچه هاخیلی زیادند دقت کردم دیدم هر کدام از آن بچه ها که وارد میشودخادم مسجد بشقابی انجیر می آورد و جلویش میگذارد.پرسیدم قضیه چیست؟چرا کسی برای بزرگتر ها نمی آورد؟گفتند که واقف اینها را برای بچه ها وقف کرده است. می دانیداین یعنی چه؟خیلی مهم است .می خواهیم بچه هایمان مؤمن بار بیایند ، وضو یادشان بدهیم و.. اینگونه آموزششان بدهیم.سیستم آموزشی ما بایدعوض شودسیستم تربیتی ما باید عوض شودکه اگر این کار را نکنیم کار را روز به روزخرابتر کرده ایم. علی الخصوص الان که بچه هایمان استقلال طلبند.قبلا” در 16 سالگی شاید می خواستندیک کاری را انجام دهند و.. ولی بچهای الان با این همه وابستگی شان روحیات متناقض یعنی این که با این همه وابستگی شان که در عادی ترین کارهایشان هم وابسته اند مامان لباسمو بیار ، مامان فلان کنو.. ادعای استقلال دارند. یعنی طبل تو خالی داریم تربیت می کنیم !همه ی اینها محصول نگاه غربی و روشنفکری و از طرف دیگر برای مذهبی ها محصول نگاه سختگیرانه شان است که واقعیت ها رادرک نمی کنیم و روز به روز داریم بلایی سر این بچه ها می آوریم که خدای ناکرده بعدا”نمیشود جبرانش کرد .
درکارهای منزل اصلا” نمیگذاریم کمک کنند و می گوییم نه تو برو و درست را بخوان!چه اشکالی دارد که دختراست در کارهای منزل کمک کندوپسراست در کارهایی که متناسب با جنسیت اوست کمک کند ؟
شب ها دورهم جمع شویم با این بچه ها مشورت کنیم.مثلا” در نوع غذایی که میخواهیم بپزیم نظرش را بپرسیم نه اینکه فقط از ایشان نظر خواهی کنیم.در منزل رأی گیری کنیم و بگذاریم بچه ها از روز اول تحمل رأی مخالف رایادبگیرند.در شبکه های تلویزیونی یکسره حرف بچه هاست پویا، نهال، امیدو.. همین بلا سرما می آید .به بچه ها شخصیت ندادیم تجلیل نشده اند .اگرمیخواهید بچه هایتان گناه نکنند باید به آنها ،بها بدهیم شخصیت بدهیم بطور مثال اگر میخواهید بروید تفریح نظرش را بپرسیدومتأسفانه ما دارای دوتا مشکل داریم آنهایی که فقط حرف بچه را گوش می کنند و آنهایی که اصلا” اعتنایی نمی کنند به حرف او.هردوی اینها اشتباه است این رأی گیری و مشورت را در خانه انجام دهیم تا ما را به عنوان الگوی عملی ببینند و یاد بگیرندکه روی پای خود بایستند.در تمامی موارد باید اینگونه عمل کنیم مورد به مورد . عذرخواهی می کنم بابت این پراکنده گویی چاره ایجز این ندارم مجبورم اینطور صحبت کنم . الان بچه هارا به مدارس غیرانتفاعی می فرستیم که ساعت 7:30 تا14:30 در مدرسه اند.میدانید چقدر خسته می شوند و چقدر ضربه میخورند؟باز مدارس غیرانتفاعی مذهبی و آنهایی که اصول دارند بهترند ولی اکثر اینگونه مدارس این بچه هارا پمپاژ اطلاعاتی می کنند .
یکسره دارند زبان و قرآن و کامپیوتر و…را به او یاد می دهند که بچه نمیتواند این همه رشته را باهم آموزش ببیند، دچار مشکل میشود.الان یک پز روشنفکری آمده است آموزش زبان. اکثر بچه هارا می برند مکالمه زبان. سؤالم از این خانواده های بسیار خوب و بزرگوار این است ؟ اینهایی که مکالمه زبان یاد گرفته اند ترجمی وقواعد و اینها را نمی گویم .کجا قرار است استفاده کنند؟کدام کشور خارجی میخواهند بروند؟کدام مقاله را میخواهند ترجمه کنند؟مگر در سن 15 یا 20 سالگی یاد بگیرد مشکلی برایش پیش می آید؟
اشکالی ندارد اگر میخواهید از کودکی زبان یاد بگیرند برایشان محیط را فراهم کنید.این زبان اگر در منزل و کوچه و خیابان صحبت نشود فراموش می شود. این چیزی کاملا” بدیهی است.بچه در 10 یا 15 سالگی زبان را یاد می گیرد و دیگر تمام شد.خب بعدش چه؟
حدیث داریم که علمی را یاد بگیرید لِيَنْتَفِعَ بِهِکه سودمند باشد و نفعش برای مردم باشد.ببینیم کدام علم به درد این بچه ها می خورد؟این همه درس و ..را در مدارس به یاداین بچه ها دادیم ولی آخرش چه شد؟مشخص نیست کجا به کارمان می آید چرا؟چون از روز اول کاربردی یاد نگرفتیم و نمی دانیم که چه باید کنیم با آنها.
نکته ای دیگر اینکه بطور مثال فرض کنیم پدر خانواده اعتیاد دارد و یا فاسداست از نظر اخلاقی .بعضی از مادرها مثل شیرزن نمی گذارند آن احترام و جایگاهی که پدر دارد خرد شود و فرزند خطاهای پدرش را بفهمد، اما بعضی ها کاملا” برعکس هستند و همه چیز را بازگو می کنند و دعوا راه می اندازند.وقتی احترام و جایگاه از بین رفت، این بچه پشتوانه خود را از دست میدهد.مادر به بهانه ی اینکه خود، لبریز از درد و غم است دارد فرزند را از غم سرریز میکند که این اشتباه است و همینطور بعضی از پدرها نقش مادر را در منزل دست کم می گیرند و مادر به کلفت خانه تبدیل میشود و این بچه دارد این رفتارها را به چشم خود می بیند و فرداکه خود تشکیل خانواده داد، همین مشکلات را دارد. به کجا چنین شتابان مصداق این روزهای ماست.
با بچه ها دوست نیستیم و به ما اعتماد نمیکنند و دردهایشان را به ما نمی گویند چون میداند که اگر بگوید بازخواست میشود و راهکار نشان داده نمیشود.بگذارید فرزندانتان به شما حرف هایشان را بزنند مثلا” بگویند امروز نمره کم گرفتم،امروز فلان مشکل را داشتم،یا اگر فرزندتان دختر است بگوید که امروز پسری به من متلک گفت.که اگر به شما نگوید خدایی ناکرده برایش مشکلات بسیار زیادی بوجود می آید.بچه ای که نتواند به شما بگوید که فلان بلا راسرمن آوردند .فلان کار را با من کردند چه خواهد کرد؟
پدرها سه شیفت کار میکنند و تا به آنها میگویی، میگویند آقا شما نفستان از جای گرم بلند میشود و وضعیت اقتصادی را خبر ندارید!شما صبح تا به شب کار می کنید خودتان بیمار وخانه نشین می شوید وعمرتان کوتاه میشود .الان دور و بری های خود رانگاهکنید که با وجوداینهمه پیشرفت بهداشت و… روز به روز بیماریها زیادمیشود. این استرسی که در زندگی داریم ،کم خوابی وبی خوابی هایی که داریم.وقتی به سبک زندگی که مقام معظم رهبری اینقدر تأکید دارند عمل نمی کنیم و درست نمی شویم محصولش همین است.24 ساعته کار می کنیم و درآمد کسب می کنیم و بعد همانها را برای دکتر و روانپزشک و دارو و بیمارستان و اینها میدهیم،چه فرقی کرد؟به کجا می خواهیم برسیم؟
چه اشکالی دارد که شب ها یک ساعت تمامی لوازم ارتباطی خاموش باشد. تلویزیون خاموش باشد .گوشی ها خاموش باشدو فقط دور هم بگوییم و بخندیم؟یک ساعت در روز برای خانواده باشد،مشورت کنیم،باهم باشیم،اگر این کار را نکنیم به تدریج اساس خانواده از بین می رود و از هم دیگردور میشویم. دور هم جمع شده ایم و تشکیل اجتماع داده ایم ولی همدیگررا نمی فهمیم و این باعث ایجاد این همه بیماری است. بر سر سفره غذا می نشینیم و گوشی دستمان است و یا تلویزیون نگاه می کنیم که این همه مشکلات گوارشی بوجود آمده است اینها ازکجاست؟میدانید استرس دارد وجودمان را از بین میبرد؟خودم راعرض می کنم .این زندگی که ماداریم،اگر خدایی ناکرده تغییر مسیر ندهیم و اهدافمان را درست بر زندگیمان منطبق نکنیم . ما حاضریم برای همه چیز خرج می کنیم، ولی پیش یک روانپزشک مذهبی خوب نمی رویم ،پیش کسی نمی رویم که درد ما را بفهمد و تشخیص دهد قبل از اینکه دیرشود
.مذهبی ها حافظ قرآن تربیت می کنند و ربات تحویل اجتماع میدهند.وقتی ربات از خانه بیرون می آید مثلا” دخترتان بزور شما ،چادری شد . فردا که به خانه ی بخت برود آن کار دیگر می کند! یا فقط در ظاهر چادر را رعایت می کند ولی خبری نیست.چرا؟چون ما نتوانستیم زیبایی چادر را به او نشان دهیم.از اول یا با اجبار یاخانواده روشنفکر که فرزندانشان یله و رها که هردوی اینها اشتباه است.در نماز خواندن اینطور است.در روزه گرفتن بچه ها اینطورهستند. بعضی خانواده ها کم مانده صبح بچه ها را برای نماز با اردنگی بیدار کنند. این چه نماز خواندنی است وبیدارشد با این نماز به کجا میرسد؟آرام آرام باید این کار را انجام داد. وَأْمُرْأَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ درست است که کلمه ی امر است ولی نگفته با توپ پرو تشر زدن.آرام آرام وقتی که لذتش را چشید بیدار میشود ولی این نماز را وقتی بیدار میشود که نه،نه و نیم ، ده خواب رفته است.شما بچه رامجبور می کنید برود به اتاق اما فقط چراغ خاموش است و او یا با گوشی کار میکند و یا دارد فکر میکند.خوابش نمی برد چون به اجبار است و شما نیز به خواب نرفته اید ، نمی شود بزرگتر ها بیدار باشند و بچه را مجبور به خواب کنند.
پیش هر روانشناس می روید میگوید برای بچه هاتان گوشی نخرید.اشتباه است چون نمیتوانید مانع او شوید بلکه باید نسخه ی کاربردی به او بدهید.اگر منزل همان روانشناسی که اینگونه میگوید بروید بچه هایش همه گوشی دارند.برای بچه های 10 و 12 سال به بالا میتوانید گوشی های کوچک و معمولی تهیه کنید اما برای اینکه با فضای اندروید وتبلت و..آشنا شوند تبلت اختصاصی برایش نخرید بلکه تبلت خانواده بخرید یعنی تبلتی که دست شما هم هست، دست همسرتان هم است، دست خواهرش هم هست ودست آن بچه هم هست تا بداند آن فضا احتمال کنترلش است. ولی اگر او را منع کنید هرروز دعوا پیش می آید و او نیز حریص بار می آید ،حریص که بار آمد دیگر نمیشود کنترلش کرد.تا زمانیکه شما مراقبش هستید مشکلی نیست ولی بعد که بزرگ شد،دیگر کاری نمی شود کرد.ما باید فرزندانی تربیت کنیم که روی پای خود بایستند و متکی بخود باشند، دارای شخصیت باشند و گناه نکنند.شخصیتش را خرد نکنیم که تا خواست نظر بدهد. بگوییم تو برو به درست برس. اینگونه دیگر تمام شد شخصیتش خرد میشود و فردا که میخواهد تشکیل خانواده بدهد و در این جامعه زندگی کند این امکانش نیست نمی تواند.
از روز اول به بچه ها می گوییم باید پزشک شوی و مهندس شوی و… خب که چه بشود؟باید بچه ها را واقع بینانه و کاربردی بزرگ کرد.بچه ای که از روز اول با آرزوی خلبان و دکتر شدن بزرگ شده آخرش فردی ….میشود که نمی شود گفت .نسل امروز نسل بسیار باهوشی است و درک و فهم و شعور بسیار بالایی دارد و چیزهایی را می فهمند که مات و مبهوت این همه درک و فهم آنها هستیم.اگر همین ها را به سمت اینکه اینها با شخصیت بار بیایند،خودکار بار بیایند هدایت کنیم، ما به تمامی اهداف خود رسیده ایم .بشرطی که از ابتدا با صداقت با آنها رفتار کنیم و درکشان کنیم و درکنارشان و دوستشان و معتمدشان باشیم و درد دل هایشان را به ما بگویند، اگر این کارها را کردیم و در انجام امور منزل و در غذا پختن هایمان در بیرون رفتن هایمان و خصوصا “کارهایی که به خودشان مربوط است از آنها کمک و مشورت گرفتیم و این مرزبندی ها را ازروز اول مشخص کردیم.حتی همین تلویزیون نگاه کردن که گفتم ،پیش می آیددیگر باهم تلویزیون ببینند،آرام آرام تحلیل کنیم برایشان و بگذاریم بفهمد قضیه چیست ؟! کم کم روی پای خود می ایستد.
آخرین نکته ای که عرض میکنم غفلت نکردن از تفریحات است.تفریحات سالم و دور همی ها با تمام امکانات کمی که داریم .اینکه وضعیت جامعه این است و دلت خوش است و…از این حرفها زیاد میزنند. خاطره ای نقل کنم برایتان:با یکی از دوستانم که وضعیت مالیشان خیلی،خیلی عالی بود داشتیم به شهری دیگر می رفتیم ساعت7 صبح بود که به پارک رفتیم.پیرمرد و پیرزنی نشسته بودند و باهم می گفتند و میخندیدند و چایی میخوردند. ظاهرشان هم مشخص بود که فقیرند به همین دوستم که جزو خانواده های مایه دار بود گفتم که آقای فلانی پدر و مادرت چند سالشان است؟گفت:70 سال.گفتم در این 70 سال لذتی که این پیرمرد و پیرزن می برند و می چشند را دیده اند؟گفت نه به خدا.
میرسد روزی که بی هم میشویم !قدر باهم بودن را بدانیم ،قدر این لحظاتی که خدا به ما توفیق داده است.قدر پدر و مادرهایی که در کنارما هستند،قدر پدر بزرگ و مادربزرگ هایی که مایه ی برکت خانواده هستند،قدر آنکسانیکه برایمان زحمت می کشند را بدانیم.این لحظه ها میگذرد و معلوم نیست تا چه زمانی باشیم. معلوم نیست من که درحال ضبط این فایل هستم چند نفر از دنیا رفتند چند نفر بدنیا آمدند . کاری نکنیم که روزی پشیمان شویم و آنروز خیلی دیر نیست.خدا را قسم میدهم به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیهاکه من در جواراین کریمه اهل بیت علیهم السلام هستم . خدا را قسم میدهم به حرمت این بانو عزیزانی که درد دارند مشکل دارند گرفتاری دارند،قرض دارند، حاجتی دارندمریض دارند،خدا بحرمت این لحظات ،خدا بحرمت این مکان شریف این مشکلات رابرطرف کند.
خدایا چنان کن که پایان کار تو خشنود باشی و مارستگار
بازتاب از سایت