سلسله جلسات قرار یکشنبه ها
بسم الله الرحمن الرحیم جلسه ی دیگه از جلسات قرار یکشنبه ها در تاریخ ۱۸ آذرماه ۱۴۰۳ برگزار شد. استاد شغلی بزرگوار با نهج البلاغه کلاس رو شروع کردند. خطبه 17 – شناخت مدعیان قضاوت و من كلام له عليهالسلام في صفة من يتصدى للحكم بين الأمة و ليس لذلك بأهل (در اين خطبه مدّعيان قضاوت را مىشناساند كه عهده دار قضاوت هستند و شايستۀ آن نيستند) و فيها أبغض الخلائق إلى اللّه صنفان شناخت بدترين انسانها الصنف الأول إنَّ أَبْغَضَ اَلْخَلاَئِقِ إِلَى اَللَّهِ رَجُلاَنِ دشمنترين آفريدهها نزد خدا دو نفرند : رَجُلٌ وَكَلَهُ اَللَّهُ إِلَى نَفْسِهِ مردى كه خدا او را به حال خود گذاشته، فَهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ اَلسَّبِيلِ و از راه راست دور افتاده است، مَشْغُوفٌ بِكَلاَمِ بِدْعَةٍ وَ دُعَاءِ ضَلاَلَةٍ دل او شيفتۀ بدعت است و مردم را گمراه كرده، فَهُوَ فِتْنَةٌ لِمَنِ اِفْتَتَنَ بِهِ به فتنه انگيزى مىكشاند ضَالٌّ عَنْ هَدْيِ مَنْ كَانَ قَبْلَهُ و راه رستگارى گذشتگان را گم كرده مُضِلٌّ لِمَنِ اِقْتَدَى بِهِ فِي حَيَاتِهِ وَ بَعْدَ وَفَاتِهِ و طرفداران خود و آيندگان را گمراه ساخته است. حَمَّالٌ خَطَايَا غَيْرِهِ بار گناه ديگران را بر دوش كشيده رَهْنٌ بِخَطِيئَتِهِ و گرفتار زشتىهاى خود نيز مىباشد. الصنف الثاني وَ رَجُلٌ قَمَشَ جَهْلاً و مردى كه مجهولاتى به هم بافته، مُوضِعٌ فِي جُهَّالِ اَلْأُمَّةِ و در ميان انسانهاى نادان امّت، جايگاهى پيدا كرده است، عَادٍ فِي أَغْبَاشِ اَلْفِتْنَةِ در تاريكىهاى فتنه فرو رفته، عَمٍ بِمَا فِي عَقْدِ اَلْهُدْنَةِ و از مشاهدۀ صلح و صفا كور است. قَدْ سَمَّاهُ أَشْبَاهُ اَلنَّاسِ عَالِماً وَ لَيْسَ بِهِ آدم نماها او را عالم ناميدند كه نيست، بَكَّرَ فَاسْتَكْثَرَ مِنْ جَمْعٍ مَا قَلَّ مِنْهُ خَيْرٌ مِمَّا كَثُرَ چيزى را بسيار جمع آورى مىكند كه اندك آن به از بسيار است، حَتَّى إِذَا اِرْتَوَى مِنْ مَاءٍ آجِنٍ وَ اِكْتَثَرَ مِنْ غَيْرِ طَائِلٍ تا آن كه از آب گنديده سيراب شود، و دانش و اطّلاعات بيهوده فراهم آورد. جَلَسَ بَيْنَ اَلنَّاسِ قَاضِياً ضَامِناً لِتَخْلِيصِ مَا اِلْتَبَسَ عَلَى غَيْرِهِ در ميان مردم، با نام قاضى به داورى مىنشيند، و حلّ مشكلات ديگرى را به عهده مىگيرد، فَإِنْ نَزَلَتْ بِهِ إِحْدَى اَلْمُبْهَمَاتِ هَيَّأَ لَهَا حَشْواً رَثًّا مِنْ رَأْيِهِ ثُمَّ قَطَعَ بِهِ پس اگر مشكلى پيش آيد، با حرفهاى پوچ و تو خالى و رأى و نظر دروغين، آمادۀ رفع آن مىشود. سپس اظهارات پوچ خود را باور مىكند، فَهُوَ مِنْ لَبْسِ اَلشُّبُهَاتِ فِي مِثْلِ نَسْجِ اَلْعَنْكَبُوتِ عنكبوتى را مىماند كه در شبهات و بافتههاى تار خود چسبيده، لاَ يَدْرِي أَصَابَ أَمْ أَخْطَأَ نمىداند كه درست حكم كرده يا بر خطاست؟ فَإِنْ أَصَابَ خَافَ أَنْ يَكُونَ قَدْ أَخْطَأَ اگر بر صواب باشد مىترسد كه خطا كرده، وَ إِنْ أَخْطَأَ رَجَا أَنْ يَكُونَ قَدْ أَصَابَ و اگر بر خطاست، اميد دارد كه رأى او درست باشد! جَاهِلٌ خَبَّاطُ جَهَالاَتٍ نادانى است، كه راه جهالت مىپويد، عَاشٍ رَكَّابُ عَشَوَاتٍ كورى است كه در تاريكى گمشدۀ خود را مىجويد، لَمْ يَعَضَّ عَلَى اَلْعِلْمِ بِضِرْسٍ قَاطِعٍ از روى علم و يقين سخن نمىگويد، يَذْرُو اَلرِّوَايَاتِ ذَرْوَ اَلرِّيحِ اَلْهَشِيمَ روايات را بدون آگاهى نقل مىكند، چون تند بادى كه گياهان خشك را بر باد دهد، روايات را زير و رو مىكند، كه بى حاصل است. لاَ مَلِيٌّ وَ اَللَّهِ بِإِصْدَارِ مَا وَرَدَ عَلَيْهِ به خدا سوگند، نه راه صدور حكم مشكلات را مىداند، وَ لاَ أَهْلٌ لِمَا قُرِّظَ بِهِ و نه براى منصب قضاوت أهليّت دارد! لاَ يَحْسَبُ اَلْعِلْمَ فِي شَيْءٍ مِمَّا أَنْكَرَهُ آنچه را كه نپذيرد علم به حساب نمىآورد، وَ لاَ يَرَى أَنَّ مِنْ وَرَاءِ مَا بَلَغَ مَذْهَباً لِغَيْرِهِ و جز راه و رسم خويش، مذهبى را حق نمىداند، وَ إِنْ أَظْلَمَ عَلَيْهِ أَمْرٌ اِكْتَتَمَ بِهِ لِمَا يَعْلَمُ مِنْ جَهْلِ نَفْسِهِ اگر حكمى را نداند آن را مىپوشاند تا نادانى او آشكار نشود، تَصْرُخُ مِنْ جَوْرِ قَضَائِهِ اَلدِّمَاءُ خون بى گناهان از حكم ظالمانه او در جوشش وَ تَعَجُّ مِنْهُ اَلْمَوَارِيثُ و فرياد ميراث بر باد رفتگان بلند است. إِلَى اَللَّهِ أَشْكُو مِنْ مَعْشَرٍ يَعِيشُونَ جُهَّالاً وَ يَمُوتُونَ ضُلاَّلاً به خدا شكايت مىكنم از مردمى كه در جهالت زندگى مىكنند و با گمراهى مىميرند، لَيْسَ فِيهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ اَلْكِتَابِ إِذَا تُلِيَ حَقَّ تِلاَوَتِهِ در ميان آنها، كالايى خوارتر از قرآن نيست اگر آن را آنگونه كه بايد بخوانند، وَ لاَ سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَيْعاً وَ لاَ أَغْلَى ثَمَناً مِنَ اَلْكِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ و متاعى سود آورتر و گرانبهاتر از قرآن نيست اگر آن را تحريف كنند، وَ لاَ عِنْدَهُمْ أَنْكَرُ مِنَ اَلْمَعْرُوفِ وَ لاَ أَعْرَفُ مِنَ اَلْمُنْكَرِ و در نزد آنان، چيزى زشتتر از معروف، و نيكوتر از منكر نمىباشد. استاد با صلوات نهج البلاغه خوانی را برای امشب به پایان رساندند. ادامه ی بحث مهارتها : استاد ابتدا خلاصه ی از جلسات قبل گفتند. از مهارت کرامت بخشی و موارد آن. مهارت تعبد بخشی : یعنی کار کنیم که حس دین و دیانت در آن ها بیشتر یا تقویت بشود. نسبت به خداوند ایمانشان بیشتر شود. موارد آن : ۱- شروع با آیه و روایت : هیچ منافاتی با شروع جذاب ندارد. همین که انجام بدهید خیلی موثر هست. ۲- بیان حکمت عبادات : مثلا در کتاب علل الشرایع بعضی از حکمت های عبادت ها بیان شده است میتوانید مطالعه کنید و در کلاس و بیان از آن استفاده کنید. مثلا علل روزه یا نماز ۳- بیان عواقب سوء ترک امور دینی : اگر نماز نخوانید خودتان ضرر می کنید. اگر مسجد نمیرید خودتان ضرر میکنید. یادمان باشد هر کسی برای خودش کاری انجام میدهد و به سود خودش هست. نماز ستون دین است اگر نماز قبول شد بعد بقیه اعمال مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ۴-سفارش به زیارت امامان: احترام بچه ها را در حرم ها ببینید. رفتن با بچه ها به حرم ها را جدی بگیرید. ۵- بیان زندگینامه ائمه اطهار و علما و … در مناسبتهای مختلف به زندگی نامه ائمه بپردازید. در آیات مختلف به ائمه بپردازید. ۶- بیان نعمت های ظاهری و باطنی : نعمت هایی را که می بینیم و درک می کنیم تا آنهایی که نمی بینیم یا کمتر درک میکنیم. از سلامتی و دنیا تا اهل بیت علیهم السلام و … هر چقدر در بیان نعمت ها قوی عمل کنیم میزان تعبد بخشی و نزدیکی به خدا قوی خواهد بود. بیان نعمت ها باعث شکرگزاری خواهد شد . ما انسانها هر چقدر نعمت هایی را که داریم بر شمریم و نام ببریم به همان اندازه به خداوند نزدیک میشویم. نعمت برگزاری کلاس . نعمت سلامتی . ما در کشور چند ده مدرسه یک نفره داریم. ۷- توصیه به قرائت قرآن در روز : روزانه قرآن خواندن و توصیه به آن خیلی موثر هست در تعبد بخشی خودمان و مخاطب. ۸- رفتن به آرامستان و مزار شهدا : هم احساس عبرت و مرگ و اینکه خدایی هست که ما را به این دنیا آورده و همان خدا ما را از دنیا خواهد برد. و بعد از آمدن از آرامستان و مزارهای شهدا احساس سبکی عجیبی خواهیم کرد. از شهدا بگوییم و خاطراتشان و جان افشانی آنها. مثلا شهید محمد معماریان . شهید عباس دانشگر . شهید حاج قاسم سلیمانی. شهید محمد رضا شفیعی این احساس باعث اعتقاد بیشتر به خدا خواهد شد. ۹- توصیه به قرائت دعاها : دعاهایی که آقا می فرمایند. دعای توسل ، دعاهای صحیفه ی سجادیه. توصیه کردن و انجام دادن آن باعث آرامش خواهد شد. ۱۰- توصیه و شرکت در نماز جمعه و نماز جماعت : هر چقدر تلاش کنیم و شرکت کنیم و تبلیغ کنیم و خرج کنیم به همان اندازه بچه ها مشتاق تر خواهند شد. خانم رامندی عزیز از یک داستان عبرت آموز و شکرگزاری برای نعمت ها گفتند که بماند برای اعضای حاضر در کلاس. خانم سلطانی از استان یزد : ما یک موسسه ی قرآنی را تاسیس کنیم باید از چه کسی کمک بگیریم ؟؟؟ استاد فرمودند هم بنده و هم استاد نجفی بزرگوار هستند پیام بدهید تا راهنمایی کنیم. استاد در آخر کلاس : قدر نعمت هاتون رو بدونید. نعمت های خدا را نمیشود شمرد. لئن شکرتم لازیدنکم . اللهم عجّل لولیک الفرج🌸🌸 🌐Hamyarquran.com https://eitaa.com/hefzqurannajafi/20292بازتاب از سایت